- محصولات
- بانک کتاب
- جلال آل احمد
- داستان
- داستان کوتاه
- کتاب سه تار اثر جلال آل احمد
کتاب سه تار اثر جلال آل احمد
کتاب سه تار
اثر جلال آل احمد
نسخه تایپ شده
موضوع: مجموعه داستان
تعداد صفحات: 131
فرمت: پی دی اف
حجم: 1 مگابایت
پسورد فایل فشرده:
www.ketabnic.ir
برای استفاده از کد تخفیف 50 درصدی ویژه اعضای سایت ، وارد حساب کاربری خود شوید
درباره کتاب سه تار اثر جلال آل احمد
این کتاب نوشتهی جلال آل احمد، مجموعهای از چند داستان است که در آنها به جهل، خرافات، عقاید افراطی و اشتباه شایع میان مردم پرداخته شده است.
جلال آل احمد نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی، بیشتر به لحاظ نظریات و داستانهایش در دههی 40 شمسی یکی از پرآوازهترین روشنفکران به حساب میآید. همچنین وی همسر سیمین دانشور نویسندهی مشهور ایرانی بوده است. مهمترین آثار جلال آل احمد عبارتند از: نفرین زمین، مدیر مدرسه، سه تار، زن زیادی، از رنجی که دیدیم، غرب زدگی، سنگی بر گوری و دید و بازدید.
سه تار نام داستانی از مجموعهای به همین نام است که در کل شامل سیزده داستان است. شاید بتوان گفت که داستان برای جلال آل احمد که همواره دغدغههای عقیدتی، سیاسی و اجتماعی داشت، بستری بود برای بیان آنچه که میاندیشید. به همین خاطر است که آثار ادبی وی پر از فراز و نشیبهای گوناگون است.
در این داستان به هیچ وجه مقدمهچینی وجود ندارد و شاید این یکی از نکات جالب داستان سه تار باشد. داستان در واقع از زندگی مردی که به دلیل بیپولی و نداشتن توانایی خرید یک ساز، استعدادهایش را آنطور که میخواهد به کار نگرفته است و زمانی هم که به تنها آرزویش میرسد اتفاقات به گونهای رقم میخورد که ناکام میماند.
این پسر جوان که علاقهای به درس و مدرسه ندارد شاید نمایندهی قشر جوان جامعهای است که آل احمد آن را نقد میکند. این جوان همواره با موانعی روبهرو میشود که او را از مسیر خود باز میدارد.
یکی از شخصیتهای این داستان که پسری عطر فروش است میتواند شبیه به مرتجعین و یا عوامل ارتجاع در جامعه باشد. او است که در نهایت تمام آرزوی شخصیت اصلی را بر باد میدهد.
جلال آل احمد در داستانهای این مجموعه نیز با نگاهی دقیق و ظریف، جامعهای خرافات زده و بیمار را مورد انتقاد قرار میدهد. داستانهای این مجموعه به لحاظ زبان و ساختار شبیه به قصههایی است که از زبان مردم شنیده میشود و به گونهای ریشه در اعماق فرهنگ ایرانی دارد.
در این داستان تنها موقعیتی از یک نوجوان دیده میشود که هیچ اطلاعاتی از گذشتهی وی نمایان نیست. انگار نویسنده دغدغهی این را نداشته تا اطلاعات را مهندسی کند و به گونهای با ساختار داستان کوتاه به مخاطب منتقل کند. وی تنها موقعیت نوجوان فقیر را در حال حاضر ترسیم میکند و اتفاقات پیرامون او را با جزئیات بیان میکند.
جلال آل احمد شاید یکی از معدود نویسندههایی است که چهرهی کریه فقر را خیلی واضح و یا حتی آزار دهنده مجسم میکند. اما آنچه باید گفته شود این است که آل احمد در این مجموعه و به ویژه در داستان سه تار، علیرغم اینکه شاید پایبند ساختار داستانی نبوده اما شخصیتپردازی عمیقی انجام داده است.
این شخصیتپردازی در ابتدای داستان با نشان دادن وسواس پسر جوان در انجام غسل واجبش نشان داده میشود و مخاطب احتمالا به طور دقیق میداند که این شخصیت چگونه شخصیتی است.
کتاب سه تار از جلال ال احمد که شامل چند داستان کوتاه است. موضوع اصلی آن به تصویر کشیدن و انتقاد از عقاید اشتباه مردم میباشد و اولین داستان این کتاب به نام سه تار در مورد عقاید افراطی و اشتباه مردم راجع به موسیقی نوشته شده است.
در این کتاب طنز جلال آل احمد کمتر قابل توجه است و قصهها حالت غمانگیز و اندوهباری را به مخاطب القا میکنند. نثر آل احمد در این کتاب مورد توجه منتقدان بسیاری قرار گرفته است و این کتاب را در زمرهی بهترین کتابهای او قرار داده است.
در این کتاب چه میخوانید:
یک سه تار نو و بی روپوش در دست داشت و یخه باز و بی هوا راه می امد. از پله های مسجد شاه به عجله پایین امد و از میان بساط خرده ریز فروش هاطس و از لی مردمی که در میان بساط گسترده ی انان ، دنبال چیزهایی که خودشان هم نمی دانستند ، می گشتند ، داشت به زحمت رد می شد.
سه تار را روی شکم نگه داشته بود و با دست دیگر ، سیم های ان را می پایید که که به دگمه ی لباس کسی یا به گوشه ی بار حمالی گیر نکند و پاره نشود. عاقبت امروز توانسته بود به ارزوی خود برسد.دیگر احتیاج وقتی به مجلسی می خواهد برود ، از دیگران تار بگیرد و به قیمت خون پدرشان کرایه بدهد و تازه بار منت شان را هم بکشد.
موهایش اشفته بود و روی پیشانی اش می ریخت و جلوی چشم راستش را می گرفت .گونه هایش گود افتاده و قیافه اش زرد بود.ولی سر پا بند نبود و از وجد و شعف می دوید.اگر مجلسی بود و مناسبتی داشت ، وقتی سر وجد می امد ، می خواند و تار می زد و خوشبختی های نهفته و شادمانی های درونی خود را در همه نفوذ می داد.
ولی حال میان مردمی که معلوم نبود به چه کاری در ان اطراف می لولیدند ، جز اینکه بدود و خود را زودتر به جایی برساند چه می توانست بکند؟از خوشحالی می دوید و به سه تاری فکر می کرد که اکنون مال خودش بود.
فهرست داستانهای این کتاب:
سه تار
بچه مردم
وسواس
لاک صورتی
وداع
زندگی که گریخت
آفتاب لب بام
گناه
نزدیک مرزون آباد
دهنکجی
آرزوی قدرت
اختلاف حساب
الگمارک و المکوس
امیدوارم از کتاب نیک راضی باشید. هر مشکلی بود همین جا میتونید اعلام کنید