(دیدگاه 6 کاربر)

نمایشنامه شب هزار و یکم اثر بهرام بیضایی

نمایشنامه شب و هزار و یکم

اثر بهرام بیضایی

زبان: فارسی

تعداد صفحات: 142

فرمت: پی دی اف

حجم: 16 مگابایت

نسخه تایپی و مناسب برای چاپ

15,000 تومان

پسورد فایل فشرده:

www.ketabnic.ir

جوایز و افتخارات

توضیحات محصول

درباره نمایشنامه شب هزار و یکم بهرام بیضایی

«شب هزارویکم» نام نمایشنامه‌ای از بهرام بیضائی (-۱۳۱۷)، نویسنده و نمایشنامه‌نویس برجسته ایرانی است. در نمایش نخستین شب هزارویکم «نمونه پیشین و گم شدهٔ افسانه ضحاک (اژدهاک) بازسازی شده؛ داستان گفته نشده شاه ضحاک و همسرانش شهرناز و ارنواز؛ که نویسنده فکر می‌کند سرچشمه اصلی داستان پایه‌ای و بنیادین کتاب نابود شدهٔ هزار افسان است»،

نمایش دوّم «داستان گفته نشده مترجم گمنامی است که هزارافسان از پارسی به عربی برگرداند و نام آن الف لیله و لیله کرد؛ کتابی که قرن‌ها بعد در بازگرداندن دوباره به پارسی نام هزارویک شب گرفت.» و نمایش سوّم نیز که چند دهه پس از تاریخ چاپ بازگردان هزارویک شب به فارسی –۱۲۸۰ ه. ق- می‌گذرد و به روزگار ما نزدیک‌تر است، داستان گفته نشده سرانجام زنی است که هزارویک شب را خوانده‌است.

پرده نخست چنین آغاز می‌شود: شبستان ضحّاک:. پرده‌هایی زربفت هر گوشه‌ای آویخته. پس‌تر ــ راست ــ تختخوابی چوبی، با پایه‌های شیرِ مارپیچیده؛ و با پشه‌بند. پیش‌تر ــ چپ ــ تخت شاهی با پایه‌های شاهین و سرِ مار. ارنواز:با چهرکی زرین بر تخت شاهی افتاده و به مسخره خرناس می‌کشد. شهرنازبا چهرکی سیمین ــ چون روحی ــ به او نزدیک می‌شود.

شهرناز: بیدار شوضحّاک:؛ شبِ پایانِ توست! ارنواز:] تُند و تُند به نشانه‌ی نه سر به راست و چپ تکان می‌دهد ]بررررر! خِ خوخی خاخ‌خ‌خ‌خ![ گویی درد می‌کشد]هاهوهی‌هام‌م‌م‌م! شهرناز: تو هزار شب پادشاهی کردی ضحّاک؛ اینک شبِ هزارویکم! [ روی تختِ زمینه ضحّاک:فریادکشان از خواب می‌پرد؛ به فریاد ترس اوشهرناز: و ارنواز:، چهرک می‌اندازند و هریک تُند به سویی می‌دوند یا پس می‌کشند. ضحّاکنفس‌زنان پیش می‌آید] ضحّاک: شمایید شهرناز و ارنواز ــ یا خوابید که من می‌بینم؟ شهرناز: ما خوابِ تو نیستیم ضحّاک. تو خوابِ خودی؛ و بیخوابی ما!

نمایشنامه شب هزار و یکم - بهرام بیضایی

سبد خرید
ورود

هنوز حساب کاربری ندارید؟

Instagram WhatsApp WhatsApp Telegram
فروشگاه
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من